تو تلگرام یه کانالی دیده بودم که محتواش اعلام روزای هفته بود:

امروز چهارشنبه س. 

امروز پنجشنبه س. 

اونموقع مثل خیلی ها گفتم چه مسخره خب، ولی ته ذهنم یه چیزی بهم میگفت نه یه چیزی داره توش، 

امروز که تمام روز منتظر ساعت چهار بودم تا برم کلاس فلسفه و از دست درسا خلاص کنم خودمو(چه خلاصی ای، ملت میرن یه بغلی، یه قدمی، یه سلامی، یه علیکی، منم منتظرم از چاه دربیام برم تو اقیانوس)، وقتی رسیدم اونجا منشی یه نگاه عجیبی بهم انداخت و مجبور شدم خودمو معرفی کنم و بگم که، کلاسه دیگه، بالا، فلسفه، منتهی برا بزرگترا، گفت: فلسفه برا کودکان و که نمیگی؟ گفتم نه، هر چند دلم میخواست همون کلاس و میومدم. خندیدید و گفت، اونکه دیروز بود، امروز پنجشنبه س، دیروز چهارشنبه بود. 

من تو طول اون مکالمه، داشتم دنبال کلمه برا اثبات اینکه امروز چهارشنبه س میگشتم، که یادم اومد آباجان سرظهری تعداد تسبیح و یس عصر پنجشنبه رو پرسید ازم. 

و من 

منِ خسته 

منِ همیشگی 

در خروج و پیدا کردم و رفتم سمت ماشین، تکرار کنان، امروز پنجشنبه س، 

من به اون کانال نیاز دارم. 

برنامه درسیم هم یه روز عقب افتاد، هر چند برنامه ای نداشتم، و دوباره تکرار کنان، I hate discipline. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Chris دکوراسيون داخلي در قم دفتر مرکزی کانونهای خدمت رضوی شهرستان محمودآباد سایت علمی خبری اکا خبر Kristy Sarah خانم عینکی ساخت برنامه اندرویید اختصاصی پنل خورشیدی - صفحه خورشیدی - سولار Gerald